بن وکس چیست؟
بن وکس ( موم استخوان) | Bone Wax
بن وکس نوعی موم نرم، انعطاف پذیر و مقاوم است که در سال 1886 توسط ویکتور هورسلی اختراع شد . مادۀ اولیه آن ترکیبی از موم زنبور عسل، اسید سالیسیک و روغن بادام است.
موم استخوان معمولا زمانی استفاده می شود که خونریزی از منبعی درون استخوان تصور می شود. این نوع خونریزی اغلب در هنگام آماده سازی و استخراج در طول عمل استئوتومی اتفاق می افتد. بن وکس هیچ کیفیت هموستاتیک ( توقف جریان خون) ندارد و فضاهای بین عروقی را در استخوان های اسفنجی از بین می برد.
با این حال ، در هنگام استفاده از آن باید احتیاط کنیم زیرا نامحلول در آب است و جذب نمی شود.
ممکن است این ناحیه مستعد ابتلا به عفونت باشد و مانع معالجه استخوان شود.
مطالعات نشان داده است بن وکس 10 دقیقه پس از برطرف شدن نقص استخوانی ، از بازسازی مجدد استخوان کاملا جلوگیری می کند.هم چنین التهاب را افزایش می دهد که می تواند باعث واکنش سلولی بزرگ و عفونت در محل شود.
مواد همواستات استخوان مصنوعی
استون یک ماده هموستات استخوانی مصنوعی است که در سال 2004 توسط FDA برای استفاده در پروسه جمجمه ای و نخاعی آزمایش شده است .
این ماده مخلوطی از کوپلیمرهای اکسید آلکلین محلول در آب است که التهاب را پس از عمل به حداقل می رساند و مزایای زیادی نسبت به بن وکس دارد زیرا محلول در آب است و ظرف 48 ساعت حل می شود.
بن وکس با کاهش میزان عفونت و کشت مثبت استخوان همراه است. استون در کیسه های پوستی استریل عرضه می شود و به نحوی شبیه به بن وکس بدون معایب به کار می رود.
غربالگری اغلب در طول عمل جراحی ارتوجنتی و برای روش های کمکی استفاده می شود.
بسته شدن زخم
- پس از پیوند زدن کافی ، نتیجه حاصل می شود، بن وکس برای هموستاز استفاده می شود.
- بن وکس برای پر کردن حفره استفاده نمی شود؛ بلکه، یک لایۀ نازک مستقیماً روی سطوح غضروفی خون قرار می گیرد. موم نباید از بازسازی استخوان جلوگیری کند.
- پوشش استخوان با گره های متناوب نخ بخیه ، منعقد می شود.
- بسته شدن سابدرمال با گره های متناوب نخ بخیه انجام می شود.
- پوست با استفاده از زیر کوتیکولی بسته می شود.
تزریق و درمان انعقاد
عوامل موضعی هموستازی
عوامل موضعی هموستازی برای کنترل خونریزی جزئی از استخوان (بن وکس، استون) یا مویرگ های کوچک یا وریدها استفاده می شود (مثلا ترومبین موضعی ) . ترومبین گاوی برای مدت طولانی مورد استفاده بالینی قرار گرفته است، اما با واکنش های ایمونولوژیکی (ایمنی) عمده ای همراه است که شامل ایمن سازی در برابر پروترومبین درونی ، ترومبین، FV و کاردیولیپین می باشد. کمبود FV به علت قرار گرفتن در معرض ترومبین گاوی می تواند منجر به خونریزی جدی شود. ترومبین حاصل از پلاسما (اویتروم) یا ترومبین متشکل از صفات ارثی ( رکوتروم) برای ترومبین گاوی (Thrombin-J MI) به عنوان یک عامل موضعی ترجیح داده می شود.
سلولز اکسید شده (جراحی) موجب همولیز موضعی RBC ها با کاهش PH می شود و یک ماتریس فیزیکی برای انعقاد فراهم می کند. معایب عبارتند از : غیرفعال کردن آنزیم های لخنگی طبیعی مانند ترومبین و عاملی برای التهاب و تاخیر در بهبود زخم. کلاژن میکروفیبریلر (Avitene) باعث افزایش چسبندگی و فعال شدن پلاکت های محلی می شود که در عرض 5 دقیقه باعث ایجاد هموستاز می شود.
ذرات کلاژن موجب تورم زیادی نمی شود و در طی 8 هفته ،دوباره جذب می شوند. باید هشدار داد که کلاژن میکروفیبریلر می تواند از فیلترهای سیستم گلبول قرمز عبور کند . ژل پلاکتی (ژل ویتا) کلاژن میکروفیبریلر و ترومبین را با پلاکت و پلاسمای خود بیمار ( فیبرینوژن) ترکیب می کند ، اما برای آماده سازی نیاز به سانتریفیوژن دارد . سیلانت های فیبرین ( Tisseel, Crosseal, Evicel) برای جریان یافتن وریدی از سطوح خالص ، مؤثر است. آنها با ویال جداگانه ای از فیبرینوژن، ترومبین و کلسیم کلراید تولید شده اند که در زخم به وسیلۀ اپلیکاتور دوسرنگی ، ترکیب شده اند . هموستاز ناشی از تشکیل فیبرین موضعی است.
اسفنج پچ (Tachosil) آغشته به فیبرینوژن لیوفیلیت انسان است و ترومبین نیز برای درمان خونریزی سطحی ناخالص در دسترس است. برای جلوگیری از انتقال ویروسی از پلاسمای انسان، فیبرینوژن و ترومبین با مواد پاک کننده حلال ، نانوفیلتراسیون یا گرمای بخار درمان می شوند. پروتئین(Tisseel) و ترانکسامیک اسید (Crosseal) برای بهبود پایداری لخته دوباره با هم ترکیب می شوند.
اشکال ژلاتین ( Gelfoam, Gelgilm , Surgiform) یک ماتریس فیزیکی برای تشکیل لخته فراهم می سازد که هنگام خونریزی مویرگ های کوچک و وریدها مؤثر است . سیلانت دیگری بر پایه ژلاتین (Floseal) ترکیبی از ماتریکس مبتنی بر ژلاتین ترومبین انسان و گاو است. ترومبین باعث تولید فیبرین از فیبرینوژن خون می شود و ذرات ژلاتین برای خونریزی تامپوناد مصرف میشوند. ماتریکس ژلاتین بعد از 6 تا 8 هفته دوباره جذب می شود.
این عوامل موضعی به طور کلی برای هموستاز امن و مفید هستند که برای نشانه های مناسب و محل های آناتومیک استفاده می شود.
مشکلات هماتولوژیک در جراحی بیمار
عوامل هموستاتیک موضعی
در Bone Wax، عوامل هموستاتیک موضعی را می توان به چندین گروه تقسیم کرد : عوامل فیزیکی ( بن وکس ، استون) ، عوامل قابل جذب (فوم ژلاتین ، سلولز اکسید شده، کلاژن میکروفیبریلر) ، عوامل زیستی ( ترومبین، فیبرین سیلانت، ژل پلاکتی)، عوامل مصنوعی ( پلی اتیلن گلیکول هیدروژل، سینوآریلات، آلبومین متقاطع گلوتارآلدهید) و مرهم گذاری هموستاتیک.
بحث جامع در مورد محصولات موجود در حال حاضر، شامل مکانیسم های عمل، مزایا و معایب خاص و توصیه های مربوط به استفاده از آنها در یک بررسی فراگیر است. یک مرور مختصر از انواع مختلف عوامل هموستاتیک موضعی در زیر آمده است :
عوامل فیزیکی
بن وکس و کوپلیمرهای اکسید آلکین(استون) به وسیله بستن خونریزی روی سطح استخوان بریده شده، خونریزی را کنترل می کنند.
اغلب بن وکس و یا موم استخوان در جراحی قلب و ارتوپدی استفاده می شوند.
استفاده از استون ترجیح داده می شود زیرا مانع رشد استخوان نمی شود و در نهایت جذب می شود.البته هر دو می توانند خطر عفونت موضعی را افزایش دهند .
عوامل قابل جذب
فوم ژلاتین از محصولات حیوانی مشتق شده است و یک ماتریکس فیزیکی به وجود می آورد که لختگی رخ می دهد. این محصولات دو برابر حجمشان توسعه می یابند ، این یک ویژگی جذاب برای استفاده در زخم های نافذ است اما اگر در نزدیکی اعصاب یا در فضاهای محدود استفاده شود، مشکل ساز است .
سلولزهای اکسید شده از پالپ چوب مشتق می شود .یک ماتریکس فیزیکی را برای شروع لخته شدن آماده می کند و مشخصات جابه جایی عالی دارد . با کاهش PH اطراف ، سلولز اکسید شده اثر ضد میکروبی اعمال می کند ، اما این مشخصه نه تنها استفاده از آن را در عوامل بیولوژیکی مانند ترومبین که به PH حساس است، محدود می کند ،بلکه میتواند باعث التهاب موضعی شود.
کلاژن میکروفیبریلاسیون از سازه های گاوی مشتق شده است . این کمک به هموستاز به وسیلۀ گسترش چسبندگی پلاکت و فعال کردن آن است و در کنترل خونریزی های پارانشیم گسترده ، مؤثر است . در نتیجه، حتی در مواجهه با هپارین درمانی می تواند مفید باشد ، اگرچه در تنظیم ترومبوسیتوپنی کم تر مؤثر است .
عوامل بیولوژیکی (زیستی)
عوامل بیولوژیکی را نباید در بن وکس نادیده گرفت. ترومبین مشتق شده از پلاسمای گاوی بیش از 40 سال به عنوان عامل هموستاتیک موضعی در جراحی بیماران استفاده می شد. با این حال ، ترومبین گاوی می تواند تشکیل پادتن هایی که با ترومبین انسانی متقاطع می شود را راه اندازی کند که منجر به عوارض هموراژیک می شود.
به خاطر این مسائل ، فرم های پلاسمایی و نوترکیب ترومبین انسان ایجاد شد. فاز سوم. آزمایش دو سو کور تصادفی نشان داد که اثربخشی و ایمنی ترومبین نوترکیب انسانی و گاوی قابل مقایسه است ، اما عوارض ایمونولوژیک ( ایمنی سازی) در نوع انسانی کمتر است .
سیلانتهای فیبرین ، عوامل هموستاتیک موضعی هستند که از فیبرینوژن انسانی غیرفعال و تصفیه شده ویروسی و ترومبین انسانی ساخته شده اند. برخی از محصولات همچنین فاکتور انسانی XIII را اضافه می کنند تا اتصالات عرضی و عوامل ضد فیبرینوژیک رابرای جلوگیری از تفکیک لخته ،ایجاد کنند.
اجزای سیلانت فیبرین در محفظه های جداگانه یک دستگاه تحویل سرنگ دوتایی عرضه می شوند که آنها را در زمان تزریق، ترکیب می کند.درمراحل نهایی مجموعه لختگی دوباره تولید می شوند و منجر به تشکیل لخته فیبرین پایدار می شود. این محصولات مخصوصا برای کنترل جریان لخته از سطوح زخمی مؤثر هستند.
ژل پلاکت ترکیبی از میکروفیبریلر و ترومبین با پلاسمای مشتق شده از بیمار است که حاوی فیبرینوژن و پلاکت است. مانند سیلانت فیبرین ، محصولی که با استفاده از دستگاه سرنگ دو محفظه ای به کار برده می شود. وجود پلاکت ها قدرت لختگی را افزایش می دهند و عوامل رشد را ایجاد می کنند، اما نیاز به سانتریفیوژ کردن خون بیمار و پردازش آن قبل از استفاده ، یک اشکال است.
عوامل مصنوعی
همچنین در هنگام استفاده از موم استخوان بن وکس را نادیده نگیرید.
سیانواکرلیت ها مونومرهای مایع هستند که به سرعت در حضور آب، بسپار می شوند و سطوح مجاور را به هم وصل می کنند. اکتیل 2 سیانواکرلیت برای بستن زخم های کوچک یا شکاف ها مفید است و نتایج خوبی در زیبایی ایجاد می کند.
هیدروژن پلی اتیلن کلیکول را می توان بر روی بافت اسپری کرد، جایی که ماتریکس پلیمری متقاطع را تشکیل می دهد و به عنوان یک سیلانت عمل می کند که مانع رشد سلولی و تشکیل پیوستگی می شود. این امر برای جلوگیری از چسبندگی پریکارد مفید است و به عنوان یک سیلانت مکانیکی برای بازسازی عروقی استفاده می شود در شرایطی که تورم و انبساط قابل ملاحظه نیست.
گلوتارآلدهید متقاطع آلبومین گاوی برای بستن نخ های بخیه یا خطوط ضروری در روش های پیجیده قلب و عروق استفاده می شود. با این حال، چون می تواند رشد بافت را محدود کند، نباید در اطراف ساختارهای در حال توسعه ، به ویژه برای کودکان استفاده شود.
پیوند هموستاتیک
پیشرفت در زمینۀ عوامل موضعی هموستاتیک در دهه گذشته به توسعه پیوند هموستاتیک گسترش یافته است. چندین محصول حاوی ترکیبی از گاز و فیبرینوژن لیوفیلیز و ترومبین، کیتین و کیتوزان(پلی ساکارید موجود در اسکلت های مصنوعی و تولید شده به وسیله تخمیر جلبک ها)و زئولیت معدنی ، موجود است.به طور کلی، استفاده از پیوند هموستاتیک هنوز در حال بررسی است، عمدتا افراد نظامی و اورژانس اولین پاسخگو درباره آن هستند.
تحریک پذیری مغزی عمیق
روش جراحی
شکاف پوستی و سوراخ های ناهموار تحت بیهوشی موضعی یا تسکین با نور ، ساخته می شود و استخوان و بن وکس متصل می شوند تا خطر آمبولی هوایی وریدی را از طریق نشان دادن رگ های جمجه ای کاهش دهند. یک دوروتومی و پیالینگژن برای جا دادن لوله های راهنمای الکترود انجام می گیرد و در این صورت هموستاز مورد اطمیناناست . تکنیک ما این است که منافذ ناهموار را با چسب فیبرین پر کنیم تا نفوذ مایع مغزی نخاعی (CSF) و فرورفتگی مغز کاهش یابد و خطر آمبولی هوایی وریدی را از طریق وریدهای دهلیزی کاهش دهد.
هدف MRI شناسایی ساختار مغز استاندارد شده است که به طور رایج در سطح عبور دهنده در طول مفصل قدامی و خلفی انجام می شود. در صفحه گذرگاه ، هدف قرار دادن دقیق لید در جایگاه مورد نظر، هنگام اجتناب از مفصل بندی عروقی وریدی است . برای به حداقل رساندن خطر خونریزی ،جراح باید از عبور سینوسهای وریدی، گودی شیارها و بطن ها جلوگیری کند در بیشتر مراکز، هدف، تصفیه مجدد از طریق ضبط میکروالکتروها است، اگرچه پروتکل های فیزیولوژی بین جراحان اساسا متفاوت است. ابتدا کانول قرار می گیرد که حدود 25 میلی متر بالاتر از هدف مورد نظر است. میکروالکترودهای ضبط کوچکتر، از طریق کانول به سمت هدف پیشروی می کنند و در طول مسیر ضبط می شوند تا ویژگی انتقال فیزیکی بین ماده خاکستری و سفید و همچنینپاسخ های عصبی به حرکت و تحریک های حسی مشخص را در طول مسیر تایید کنند. عبور الکترود چندگانه به صورت پیوسته یا به طور همزمان تا زمانی که هدف مطلوب شناسایی شود، استفاده می شود. تحریک کوچک همچنین می تواند از طریق الکترود نقشه برداری (یا یک پوسته تحریکی جداگانه) به کار برده شود تا اثرات تحریکی بالینی را ارزیابی کند.
پیوند و دیسککتومی گردنی قدامی
روکش کردن/ تثبیت
- پین های کاسپار و منحرف کننده را حذف کنید و حفره های پین را با بن وکس پر کنید.
- سپس، هرگونه برآمدگی استخوانی قدامی که مانع قرار گرفتن روکش روی استخوانهای مهره بدن می شود را صاف کنید. به خاطر داشته باشید که مری (سرخ نای) به روکش بسیار نزدیک است و هر گونه برآمدگی قدامی مفرط، منجر به ایجاد مشکلاتی در بلعیدن غذا می شود.
- روکش را طوری سایزبندی کنید که سوراخ های پیچ حداقل پوشش دهی را برای مهره های بالا و پایین بدن داشته باشند. باید مراقب باشید که روکش و صفحات حاشیۀ فضاهای دیسک مجاور روی هم نیفتند ، زیرا این اصابت منجر به انحطاط سریع سطح مجاور می شود.
- زمانی که پیچ را قرار می دهید ، دستیار شما باید روکش را محکم نگه دارد. در برخی از سیستم ها ، حفره های آزمایشی ضروری هستند، در حالی که در برخی دیگر ، پیچ ها ، خود حفار هستند . به طور کلی، پیچ های 14 میلی متری مورد استفاده قرار می گیرد، اما بسته به آناتومی بیمار ، اندازۀ پیچ ها ممکن است متفاوت باشند.زاویۀ پیچ ها باید به سمت بالا همگرا باشد، اما خط میانی را قطع نکند. علاوه بر این، زاویۀ پیچ های بالایی اندکی به سمت بالا هستند، در حالی که زاویۀ پیچ های تحتانی کمی به سمت پایین هستند.
- موقعیت روکش را با توجه به خط میانی، بالایی و تحتانی استخوانهای مهرۀ بدن دوباره بررسی کنید. اگر موقعیت مناسب بود، تمام چهار پیچ را محکم کنید. تصویر فلوروسکوپی نهایی را بگیرید و از طریق عصب شناس، آزمایش نهایی حرکتی را به دست آورید.
فجایع حین جراحی
عصب شناسی و روش آن
آناتومی پایه و نتایج پاتوفیزیولوژی VAE مربوط به رگ یا سینوسی است که در جراحی باز می شوددرحالی که فشار وارد بر رگ یا سینوس زیر اتمسفر است ،به طوری که هوای اتاق با پیامدهای سیستماتیک به اندازه معینبه داخل ورید وارد می شود. فشار وریدی معمولاً به اندازۀ کافی کم می شود تا ورود هوا را هنگامی که محل جراحی بالاتر از قلب است کم کند تا حد بالاتری نسبت به فشار وریدی داشته باشد. (یعنی محل جراحی به سانتی متر بالاتر از فشار وریدی به سانتی متر است ) . بنابراین فشار بسیار کم بافت وریدی که با هیپوولمی یا محل جراحی بسیار بالا یا در حالت نشسته ممکن است اتفاق بیفتد، می تواند موقعیت مناسب برای VAE را به وجود آورد. مواردی که معمولا در موقعیت VAE اتفاق می افتد عبارتند از :
صندلی جراحی . گاهی اوقات عمل جراحی مغز و اعصاب برای بیمار به حالت نشسته ، به بهترین نحو انجام می شود. این کار می تواند میدان دید جراحی را بهتر کند و خونریزی را کاهش دهد. کاهش خونریزی به علت کاهش فشار و حجم خون و عوامل زیادی است که منجر به VAE می شود .
سر بزرگ. در مقایسه با بزرگسالان، سر بیمار نوزاد یا جوان نسبت به بقیه بدنشان بزرگتر است.. بنابراین جراحی مغز و اعصاب حتی در حالت تاق باز انجام می شود، که می تواند شرایط را برای VAE همراه با محل جراحی خوبی بالاتر از سطح قلب ایجاد کند. علاوه بر این، در چنین بیماران کوچکی ،هوای کمتری می تواند نتایج کشنده داشته باشد.
فشار ورید مرکزی پایین(CVP) . حتی اگر سر به خوبی بالای قلب نباشد، حضور هیپوولمی با فشار ورید مرکزی پایین می تواند منجر به VAE شود. این می تواند شامل مواردی باشد که در 15 تا 30 درجه معمول یا در حالت تاق باز انجام می شود. علاوه بر کاهش میزان خون و محدودیت مایع قبل از عمل، تزریق دیورتیک هایی مانیتول، اگر با نگهداری اوائولمی همراه نباشد، چنین شرایطی را ایجاد می کند.
حمله سینوس. اکثر ورید ها وقتی پاره می شوند، به وسیله خودشان از بین می روند، که می تواند میزان ورود هوا را محدود کند. با این حال، سینوس های دورال از بین نمی روند و یا منقبض نمی شوند،بلکه اگر سر بالا باشد، فشار زیر اتمسفری را افزایش می دهد .
ورود هوای استخوانی. رگ های دیاپلو در جمجمه مشابه سینوس ها هستند، زیرا هر دو قابل فروپاشی نیستند به طوری که هوا در طول راه می تواند به جمجمه وارد شود. به همین دلیل است که جراحی مغز و اعصاب استاندارد برای به کار بردن بن وکس تکرار می شود تا لبه های جمجمه را باز کند و این مشکل محدود شود.
خطاهای سیستم تزریق مایع. عوامل درمان زاد نیز می توانند منجر به آمبولی هوا شوند. اینها شامل اشتباهاً تنظیم کردن ست سرم بدون پاکسازی هوا از آنهاست؛ استفاده از سیستم های تزریق سریع به هوا اجازۀ ورود می دهد، به این ترتیب که هوای باقیمانده را از کیسه های خون به ورید ها هل می دهد و پورت های خروجی کانول مرکزی را باز می کند.
تکنیک های هموستازی
روش های مکانیکی
روش های مکانیکی هموستاز به وسیلۀ تامپوناد کار می کند و هیچ خاصیت هموستازی شبیه به خودشان ندارد. اینها شامل استفاده از فشار مستقیم، انعقاد عروق خونریزی، بن وکس، استفاده از شریان بند، پانسمان فشرده و استفاده از آکریلات ها می باشد. فشار مستقیم ، عروق خونریزی را به طور موقت مسدود می کند و به پلاکت ها اجازه تشکیل و تجمع میدهد و باعث انتشار میانجی هایی می شود که تشکیل لخته های فیبرین را آغاز می کنند، همانطور که قبلا بحث شده است. در بعضی موارد ممکن است عروق خونریزی به اندازه ای بزرگ باشد که سریعاً لخنه زیادی تشکیل دهد و مجبور باشیم رگ را مسدود کنیم .
یک قاعدۀ کلی این است که، اگر رگ به اندازۀ کافی بزرگ باشد تا شناسایی شود، باید آن را با گیره نگه داشت و سفت کرد. معمولاً، رگ به تنهایی جدا شده و سفت بسته می شود. با این حال، در بعضی موارد، رگ نمی تواند از بافت های اطراف جدا شود و یک stick-tie؛ که شامل مقدار کوچک از بافت مجاور است یا یک purse string ؛که مقدار بزرگتری از بافت مجاور را در برمی گیرد ،با رگ بهم گره خورده است و سفت شده است. استفاده از یک شریان بند رایج ترین روش هموستاز مکانیکی بین جراحان اندام تحتانی است. شریان بند را می توان با توجه به مدت زمان عمل جراحی، محل انجام روش های جراحی و اهمیت آسیب ناشی از کاف های کاربردی، به ران، ماهیچۀ ساق پا یا قوزک پا اعمال کرد.
به نظر می رسد شریان بند قوزک پا فقط بالای مالونی ،آسیب عروق عصبی را به دلیل کمبود بافت چربی کافی و عضلات در پای بیرونی، ایجاد می کند تا از آسیب مستقیم به عروق کوچکتر جلوگیری کند. بنابراین، توصیه می شود که شریان بند مچ پا برای مدت کوتاه و با فشار کمتری نسبت به شریان بند ران به کار برده شود و برای محافظت از ساختارهای عروقی لایۀ زیرین باید به خوبی پوشانده شود. شریان بند ران ،به صورت تئوری، به دلیل داشتن بافت نرم بیشتر، آسیب عروقی عصبی کمتری را ایجاد می کند، اما آسیب عضلانی ایسکمیک را پایین تر و دورتر از شریان بند، افزایش می دهد. بافت های عروقی در ران عمیق تر هستند و در نتیجه فشار کاف برای دستیابی به هموستاز کافی باید بیشتر باشد. فشار روی عصب نسبت به لبۀ کاف بالاترین فشار است، که به عنوان یک گرادیان شدید در لبۀ کاف وجود دارد. فشارهای بزرگتر لازم برای شریان بند ران ممکن است در اثر درد به عنوان نتیجۀ اسیدوز عضلانی اسکلتی ایجاد شود، که معمولاً با طول مدت ایسکمی متناسب است. بنابراین، تورم شریان بند ران تقریباً 90 به تا 120 دقیقه محدود می شود تا احتمال خطر آسیب عضلانی دائمی را کاهش دهد.
سؤال دربارۀ آسیب عصبی دائمی مورد بحث قرار گرفته است و هنوز هم اهمیت آن توسط برخی از افراد در حال رسیدگی است. نشان داده شده است که فشار تا 350 میلی متر جیوه منجر به ایسکمی برگشت پذیر به عصب می شود. همچنین نشان داده شده است که به وسیلۀ تغییرات الکتروفیزیولوژی، برگشت پذیر است که اول نشان دهندۀ انتقال تدرجی عصب پایینی و دور از شریان بند بود، اما در طول 30 دقیقه آزاد شدن شریان بند، همگی برگشت پذیر بودند. با این حال، اختلاف نظر ادامه دارد، همانطور که بسیاری از جراحان زمینه ای که در آن عمل جراحی انجام میدهند را ترجیح می دهند، در حالی که بقیه خطرات آن بیشتر از مزایایش است. عوارض ناشی از ایسکمی عبارتند از : فشار، انقباض و تاثیرات پوستی موضعی.
شایع ترین عوارض مربوط به اثرات فشارآور شریان بند است. سکته ناقص یا فلج می تواند منجر به از دست دادن حرکت و تغییرات حسی مختلف در اندام تحتانی شود. اگرچه این اثرات ممکن است موقت باشند، اما به نظر می رسد این تغییرات ناشی از اسیدوز سوخت و سازی و کمبود اکسیژن در بافت های بدن است که در طول تورم شریان بند اتفاق می افتد. این ممکن است خطر تشکیل غدۀ خونی و سولینو(ورم) بعد از عمل را افزایش دهد.
جراحان دیگر ترجیح می دهند عمل جراحی اندام های تحتانی را بدون استفاده از شریان بند انجام دهند تا مزایای عملی را شناسایی کنند و همچنین خونریزی را در طول تشریح و عملیات جراحی کنترل کنند نه در پایان جراحی که عروق خونی ممکن است بیش از این در دسترس نباشند. این کار نیاز به استفاده از تخلیه و احتمال غدۀ پس از عمل را که می تواند منجر به افزایش خطر ابتلا به عفونت شود، کاهش می دهد. با این حال، یک توافق عمومی برای منع مصرف شریان بند روی اندام غیر وریدی وجود دارد زیرا ممکن است منجر به ایسکمی بیشتر در این ناحیه،حتی به صورت موقت ، شود.
بیشتر عمل های قطع عضو باید بدون استفاده از شریان بند قابل اجرا باشد تا لبه های ماندنی پوست قابل رؤیت باشد. همچنین این موضوع، در مورد استفاده از شریان بند در طول ایجاد فلپ های مختلف پوست، اهمیت دارد. نیاز به ارزیابی جریان خون از پایۀ فلپ برای موفقیت در انتقال فلپ، بسیار مهم است. اگر حالت عروقی لبه های پوست یا بدنه فلپ به خوبی تشخیص داده نشود، احتمال ایجاد اختلال عروقی در فلپ و از بین رفتن فلپ وجود دارد. بنابراین، بسیاری از فلپ های پوستی بدون استفاده از شریان بند انجام می شوند تزریق وریدی فلپ را دقیق تر ارزیابی کنند.
فشار تورم و مدت استفاده شریان بندنیز متفاوت است و باید بر حسب نیاز بیمار سفارش داده شود. یک قاعدۀ کلی این است که فشار شریان بند قوزک پا تقریباً 100 میلی متر جیوه بالاتر از فشار سیستولیک خون تنظیم شود؛ با این حال، تحقیقات جدید نشان دهندۀ این است که انسداد شریانی ممکن است با فشارهای بسیار پایین تر حاصل شود. فشار تورنیکت قوزک پا به ندرت باید از 250 میلی متر جیوه برای بزرگسالان یا 150 میلی متر جیوه برای کودکان، تجاوز کند. شریان بند ران را به علت پوشش بافت نرم بیشتر و ضخامت بزرگتر اندام در این ناحیه، می توان به بیش از 300 تا 350 میلی متر جیوه در بزرگسالان افزایش داد. تأثیرات شریان بند نه تنها بر فشار تورمی، بلکه بر روی مدت تورم نیز تأکید می کند. بعد از تقریباً 90 دقیقه از ایسکمی، بسیاری از جراحان شریان بند را آزاد می کنند و اگر شریان بند باید دوباره به کار گذاشته شود، حدود 10 دقیقه به تزریق وریدی متناوب به عضو اجازه می دهند تا میزان آسیب سلول های ایسکمیک را کاهش دهد.
جراح ممکن است به حفاظت از بیمار در برابر عوارض خونریزی شدید پس از عمل، بیش از حد ادامه دهد که ممکن است به ایجاد غده یا دیگر اختلال های بافتی با استفاده از یک پانسمان فشرده منجر شود. پانسمان فشرده اغلب بعد از عمل برای بیمارانی که نیازمند دریافت هر داروی بعد از عمل هستند، استفاده می شود که عبارتند از:
- لخته شدن هر زخم جراحی ایجاد شده در ناحیۀ عروق
- برداشتن ضایعات عروقی یا در هر بیمار مبتلا به مشکلات داخلی که ممکن است در معرض خونریزی قرار بگیرد.
اضافه کردن گاز پانسمان نرم بزرگ، توپ های پنبه ای، رول های دندانی یا پدهای گازی به پانسمان پس از عمل، پانسمان فشرده را به وجود می آورد. محصوصاً روی یک فلپ یا پیوند، به دلیل اینکه خون در این ناحیه می تواند مسدود شود و بافت ممکن است دچار اختلال شود.
یکی از روش های پیشرفته اخیر برای دست یافتن به هموستاز سریع، به کار بردن اکریلات است، یک پلاستیک به سرعت ترکیب شونده که در چسب های بزرگ موجود است. اکریلات به بافت ها متصل می شود و انسداد سریع مکانیکی خونریزی را فراهم می کند. یکی از مواد متفاوتی که می تواند در هموستاز خونریزی استخوانی کمک کند، بن وکس است .
بن وکس یک محصول تجاری بسیار رایج و در دسترس است که یک تامپوناد مکانیکی از عروق خونریزی را با پیروی از رویه استخوانی، فراهم می کند و دارای قیمت پایین و آماده سازی و حمل آسان است. با این حال، بن وکس می تواند مانع بهبودی استخوان شود و ممکن است باعث ایجاد تومورهای نامناسب در بدن شود .
با انسداد پس از برداشتن تومور، هموستاز مورد اطمینان می شود. دوال مجدداً نزدیک می شود و عصب صورت به جلو جایگزین می شود. روزنه لولۀ الاستیکی با جراحی به بن وکس و ماهیچه متصل می شود. نوارهای چربی شکمی برای پر کردن نقص دوال، پایۀ پستانی و جمجمه ای استفاده می شود و همچنین برای تشکیل یک بستر برای عصب صورت به کار می رود. عمل جراحی کارنیوپلاستی برای غربال تیتانیوم انجام می شود. شکاف postauricular در سه لایه بسته شده است و پانسمان فشرده مطمئنی، در اطراف سر قرار گرفته است. تخلیۀ مهره های پشتی ممکن است شروع شود و تا 4 الی 5 روز ادامه یابد.
** جهت دریافت مشاوره و خرید انواع بن وکس اتیکون، بی بران، SMI و … با کارشناسان تجهیزات پزشکی سدان در تماس باشید.