تکنیک های بخیه برای نوک بینی
تکنیک های بخیه برای نوک بینی
تکنیک بخیه بینی در پلاستی نوک بینی استفاده می شود.
ترنسدومال، اینتردومال،بافت های خارجیپایی، کلوملا- تیغه ای و بینپایی، با استفاده از این تکنیک ها به یک الگوریتم ساده برای کنترل شکل غضروف بینی بدست می آورند.
سپس آنها را به عنوان یک پارچه ی عمودی افترائی طراحی می كنند که برای کنترل تمام غده های نامطلوب تخریب غضروف نامطلوب طراحی شده است و روش جدیدی برای بخیه می تواند در همه ی بیماران كه تغییر شکل غضروف دارند، از جمله غضروف نوک بینی مورد نظر است، ارائه شود.
آنها همچنین این تکنیک های بخیه را در بیماران تحت رینوپلاستی بسته و ثانویه اعمال می کنند.
تکنیک بخیه عمل رینو پلاستی
اگر رینوپلاستی با اختلاف در عمل جراحی زیبایی ظریف دشوارترین جراحی باشد، تیپ پلاستی (فرم دهی به نوک بینی) به عنوان دشوار ترین جنبه ی آن توصیف شده است.
تکنیک های سنتی برداشتن، علامت گذاری، و خرد کردن غضروف برای حذف زاویه یا تحدب ناخواسته، عواقبی را به دنبال داشته است از جمله انقباض پره ها، فروپاشی لبه، مشکلات تنفسی و مهمتر از همه، با سوپراتیپ و تعدادی بدشکلی نوک همراه است .
جراحی رينوپلاستي ابتدایی ممکن است با روش های متعدد بخیه زنی نوک بینی در دسترس اشتباه شود و نام هاي مختلفی برای تکنیک های اساسا مشابه استفاده شود، در اینجا، من یک الگوریتم ساده، با استفاده از اصطلاحات رایج که عمدتا درک می شوند ، ارائه می دهم که می تواند تقریبا در تمام انواع قسمت های نوک بینی استفاده شود.
از آنجایی که تکنیک بخیه بینی برای تغییر شکل غضروف نوک در نظر گرفته شده است، فرض بر این است که غضروفی با اندازه کافی و یکپارچگی وجود دارد که اجازه استفاده از تکنیک های نخ را می دهد. هنگامی که غضروف کم است یا فوق العاده ضعیف است، پیوند ضروری است.
گرافت های نای، تیغه های کلومرال، گرافت های منتشره و تیغه های پایی جانبی، نقش های قابل توجه خود را در رینوپلاستی از دست نمی دهند، به علت تکنیک هایی در دسترس هستند .
اصول اساسی تکنیک بخیه بینی
هنگامی که فلاپ پوست بازتاب می شود، غضروف نوک بینی قابل مشاهده است، باید تصمیماتی در مورد چگونگی برداشتن و اتصال با بخیه اخذ شود. اساسا فرم دهی به نوک بینی، مجسمه سازی بيولوژيكي است كه غضروف به عنوان ماده ی اولیه مورد استفاده قرار مي گيرد. برای جراح در ابتدا، این کار می تواند دلهره آور باشد؛ داشتن یک مدل برای مرجع باعث می شود که این کار خیلی ساده تر شود.
حفظ کردن تصاویری از چیدمان یا مجسمه سازی، از جمله طول و زاویه، منطقی است، اما کار را خسته کننده تر می کند.برای تسهیل شکل دهی، مدلی توسعه یافته که از شامل تخمین مناسبی از شکل چارچوب غضروف نوک پس از فرم دهی معمولی می شود.
تیغه های جانبی تخت هستند و عرض شش میلی متری دارند تا کلاپس تنفسی را به حداقل برسانند. طاق در حدود شش تا هشت میلی متر بالاتر از دورسوم قرار دارد تا ضخامت پوست بالای نوک را جبران کند .
یک مدل، شکل دهی غضروفهای نوک را با فراهم آوردن طول تقریبی، عرض و زاویه غضروف جراحی شده که ترمیم سفالیک تیغه ی جانبی و محدود سازی طاقها روی ان انجام شده را تسهیل می کند.
استفاده از بخیه تشکی افقی
اگر چه تعداد زیادی تکنیک بخیه بینی برای کنترل شکل غضروف نوک وجود دارد، اصل کلی تغییر تحدب یا تعقر ناخواسته است. بخیه تشکی افقی، انحنای ناخواسته هر نوع غضروف بینی (از جمله سپتوم) را کاهش می دهد، به شرط اینکه غضروف بیش از ده میلی متر نباشد. اولین پردازش باید عمود بر محور طول غضروفی انجام شود ودومی باید با فاصله ی شش تا هشت میلیمتری از اولی صورت بگیرد.
برای غضروف ضخیم تر از پنج دهم تا یک میلی متر، فاصله بین پردازش ها باید نزدیک به ده میلی متر باشد. مزایای کنترل شکل غضروف با بخیه این است که قدرت غضروف بخیه خورده افزایش مییابد.
تنها یک بخیه برای افزایش قدرت یک غضروف پنج میلی متری تا حدود پنجاه درصد کافی است . اسکورینگ برای دستیابی به همان میزان کنترل غضروف ممکن است خوب عمل کند اما به شدت باعث کاهش قدرت غضروف می شود و خطر انقباض آن را کاهش می دهد .
برش پایک جانبی بالایی
قبل از شروع هرگونه تکنیک بخیه زنی، قسمت سفالیک پای جانبی بایستی برداشته شود و در حدود شش میلیمتر عرض را بپوشاند و متمایل با تکنیک بخیه باشد که می تواند تحدب ناخواسته را کاملا برطرف کند. برای این قانون استثنا نیز وجود دارد، مانند زمانی که یک بیمار دارای عقب افتادگی پره است یا زمانی که بینی نیاز دارد کشیده شود. در چنین مواردی، از بین بردن هر پای جانبی مشکلی ندارد.
با این حال، برای عمل جراحی ابولیه و گاها دوم که در آن بینی دارای نوک پهن ، گسترده و یا پیازی است، باریک سازی الزامی است و به آسانی انجام می شود اگر با یک پای جانبی که حدود شش میلی متر عرض دارد شروع شود. با اینکه طاق می تواند نزدیک به چهار میلی متر باشد، بدنه ی اصلی پایه جانبی باید شش میلیمتر باشد تا دچار کلاپس نشود و متمایل با تکنیک های بخیه شود .
پنج الگوریتم بخیه زنی
پنج تکنیک بخیه بینی در فرم دهی نوک بینی وجود دارد که نویسندگان آن ها را مفید ترین روش می دانند .
بخیه ی ترنسدومال شاید یکی از مهم ترین تکنیک های بخیه برای کنترل غضروف نوک بینی باشد.
بیهوشی موضعی، توسط هیدرودیسکشن، به طور عمیق وارد غضروف می شود تا از خروج سوزن از خط جلوگیری کند و باعث نشود که بخیه نمایان شود.با ایستادن بالای تخت بیمار، با فورسپس براون آدسون یک نگاهی به طاق بیندازید، آن را به آرامی فشار دهید و یک بخیه تشکی را بزنید، که از سمت میانی طاق این بخیه شروع می شود.
مهم است که بخیه ی ترنسدومال در وسط عرض غضروف قرار بگیرد؛ در غیر این صورت، ممکن است منجر به تغییرات غیر منتظره و غالبا نامطلوب روی پای جانبی شود. برای اطمینان از اینکه پوست وستبولار سوراخ نشده باشد، بهتر است كه سوزن را موقتا در همان جا بگذارید (از طریق غضروف طاق) و سپس از نگه دارنده سوزن برای امتحان کردن زیر طاق استفاده کنید تا بررسی کنید که آیا رد سوزن نمایان است .
به آسانی می شود ید که طاقها دارای یک محور و جهت گیری ؛ انتهای سفالیک و انتهای دمی هستند. طاق دیگر شبیه یک چتر نجات کوچک پیش از برداشتن پای سفالیک جانبی نمی باشد.
محورهای دو طاق یک زاویه جدایی طاقی ایجاد می کنند که حدود شصت تا نود درجه است. اگر به دلایلی زاویه غیر طبیعی باشد، می توان آن را با از برداشتن بخیه برطرف کرد، طاق را مجددا تغییر دهید تا زاویه محور تغییر کند و سپس دوباره بخیه ی ترنسدومال بزنید .
تکنیک بخیه بینی اینترادومال، باعث قدرت و تقارن نوک بینی می شود. این بخیه بسیار مهم است، مخصوصا اگر طاق ها ضعیف باشند و تمایل به جدا شدن داشته باشند؛ با این حال، هدف از بخیه ی اینترادومال این نیست که طاق ها را در تماس با یکدیگر قرار دهد .
الف، یک بخیه ی ترنسدومال، دو نوک را در کنار هم قرار می دهد، از باز شدنشان جلوگیری می کند و موجب باریک شدن نوک بینی می شود. این کار با فاصله ی حدود سه میلیمتر پشت طاق انجام می شود. به طور معمول، انتهای سفالیک طاقها می توانند از یکدیگر حدود سه میلیمتر جدا شوند. ب، نمای داخلی بخیه ی اینترادومال.
همانطور که مدل نشان می دهد، معمولا بین انتهای سفالیک طاق ها سه میلیمتر فضا هست که مطلق نیست . اگر طاق ها بزرگ و واگرا باشند، ممکن است فاصله کمی بین انتهای سفالیک و طاق ها لازم باشد تا نوک بینی خیلی پهن نشود. برای رسیدن به این هدف، یک بخیه ی پی دی اس پنچ -صفر، بین پای میانی (در ناحیه ی سفالیک) ایجاد می شود و حدود سه تا چهار میلیمتر پایین تر از (خلفی) طاق قرار می گیرد.
تکنیک بخیه بینی تشکی ساق جانبی
داروی بیهوشی در سطح زیری ساق جانبی نفوذ کرده و یک بخیه تشکی افقی پی دی اس پنج -صفر روی نوک تحدب ساق جانبی ایجاد می شود .بالای سر بیمار ایستاده، ساق جانبی را با یک فورسپس براون-آدسون بگیرید و سوزن را از یک طرف فورسپس ها عمود بر محور ساق جانبی وارد کنید.
ساق جانبی باید کمی با انگشتان دست تا شود تا کوچکترین پردازش ممکن با سوزن انجام شود. به طور معمول یک سوزن سی سه / پی سه ( اتیکون ) مورد استفاده قرار می گیرد .
الف، بخیه تشکی ساق جانبی . این بخیه تشکی افقی عمومی روی بیشتر سطوح محدب ساق جانبی اعمال می شود. اغلب لازم است که یک بخیه ی دومی تشکی پشت بخیه اول زده شود تا کل ساق جانبی را صاف کند.
بخیه دوم در طرف دیگر فورسپس ها در فاصله شش تا هشت میلی متر از اولی صورت میگیرد. گره حاصل تا زمانی که ساق محدب صاف شود تنگ می شود. تنگ کردن گره بیش از حد ممکن است موجب خم شدن ناخواسته ساق جانبی شود.
در قسمت خلفی کمر جانبی، اغلب تحدب باقی مانده وجود دارد که باید مطابق با آن، یک بخیه تشکی دریافت شود. گاهی اوقات ممکن است یک بخیه سوم جهت دستیابی به یک ساق جانبی صاف ضروری باشد. هر یک از بخیه ها تقریبا سی درصد قدرت ساق جانبی را افزایش می دهند .
بخیه ی کلوملاسپتال
اصول بخیه ی کلوملا-سپتال (سی اس) در تکنیک های مشابه بخیه مشهود است و همچنین تلاش می کند تا غضروف های نوک بینی و سپتوم کادو را محافظت کند تا هم در حفاظت و هم در چرخش نوک بینی اثر داشته باشد. با استفاده از این روش بخیه،یک سوزن بزرگ از بین برگ های ساق میانی عبور داده می شود. (فیبرهای زیادی بین ساق میانی وجود دارد که باعث می شود عملیات خوبی صورت بگیرد.)
سپس سوزن از زاویه سپتوم قدامی عبور می کند که معمولا در ورودی سی اس به سطح قدام می باشد . در سال های اخیر، نویسنده ارشد اشاره کرده است که ورود دو سوزن به زاویه سپتوم قدامی بهتر است، زیرا گاهی اوقات یک سوزن تنها ممکن است خارج شود. سوزن بین برگ های ساق میانی قرار میگیرد. اگر یک برش مجاور وجود داشته باشد، یک گیره بین غضروف های نوک بینی و سپتوم کادال برای جلوگیری از کور شدن گره قرار می گیرد.
همانطور که گره به آرامی تنگ می شود، غضروف نوک را در برابر سپتوم کادال می کشد، هر گونه کولملا آویزان موجود را اصلاح می کند و همچنین کمی نقش محافظتی به خود میگیرد. ما بر “کوچک بودن” تأکید میکنیم، زیرا بخیه سی اس جایگزین تیغه کلوملار نخواهد شد. بخیه ی سی اس باید به عنوان یک روش مورد استفاده قرار گیرد که موقعیت غضروف نوک را با توجه به جداره کادال حفظ کند .
بخیه داخل ساق بینی
اغلب تیغه میانی در سرتاسر قاعده خود گسترده می شود که بدون شک کوملا گسترده ای را خواهد ساخت. هنگام قرار دادن یک ساق کلوملاری، تیغه میانی تمایل به جداسازی یا گستردگی دارد. به این ترتیب،یک بخیه داخل ساقی که به سادگی یک بخیه ی تشکی است ( گویورون به عنوان بخیه ی میانی و دانیل به عنوان بخیه ی تساوی طاق آن را می شناسند) می تواند برای کاهش عرض غضروف در این محل استفاده شود.
پی دی اس پنج-صفر برای کار داخل ساق میانه (از خلف به جلو) از یک طرف و سپس عملیات دیگری در طرف مقابل استفاده می شود. گره بین تیغه میانی قرار میگیرد. مراقب باشید که گره را بیش از اندازه محکم نکنید، تا از باریک شدن بیش از اندازه عرض ساق میانی جلوگیری شود.
استفاده از یک مدل کمک می کند تا مشخص کند که کدام یک عرض طبیعی در این منطقه به حساب می آید. اگر یک تیغه کلوملار بین ساق میانی قرار گرفته باشد، سوزن به سادگی بر روی مسیر خود به سمت تیغه از طرفی به طرف دیگر می برد .
الف، بخیه داخل ساق، جهات دمی غضروف های نوک بینی را جمع میکند و بنابراین کولملا باریک می شود. بخیه روی تیغه ی میانی اعمال می شود. مراقب باشد که گره را بیش از اندازه محکم نکنید و باعث ایجاد یک کوملا باریک نشوید.
بخیه ی عمومی تشکی افقی
این بخیه برای کنترل هر گونه نوار غضروف در صورتی که بیش از ده میلی متر عرض نباشد استفاده می شود. این موضوع در مورد سپتوم های ال شکل نشان داده شده است. در فرم دهی نوک بینی دو موقعیت وجود دارد (به غیر از ساق جانبی محدب) كه در آن ها این نوع بخیه می تواند مفید باشد.
ساختن نوک بینی
گاهی اوقات، جراحان زیبایی شناسی بیمارانی را مشاهده می کنند که در آن گرافت نوک در غضروف سپتوم به طور تصادفی بیش از حد تحریک شده است. یک بخیه ی افقی پی دی اس پنج-صفری در نقاط علامت زده (نقاط فوقانی) چنین ضایعه آسیب دیده اعمال می شود .
انحنای بیش از حد گرافت نوک به علت نفوذ غضروف سپتوم و یا یک گرافت طبیعی حفره ای می باشد که توسط یک بخیه ی تشکی افقی روی سطح محدب تصحیح می شود
در موارد خاص، شما ممکن است تلاش کنید تا از حفره برای گرافت نوک استفاده شود، اما بعد بفهمید که بیش از حد محدب است.
در این شرایط،یک بخیه ی تشکی افقی پی دی اس پنج-صفر به سادگی در سمت بالای انحنا اعمال می شود و گره تنگ می شود تا زمانی که گرافت بالای انحنا به گرافت با انحنای کم تبدیل شود .
ساق جانبی ناهموار
به طور غیر معمول، بیمارانی هم هستند که از وجود برآمدگی داخلی بینی شکایت دارند،این برآمدگی ها هنگام لمس باعث اذیت می شود و یا اینکه راه تنفسی آن ها را مختل می کند،. در چنین مواردی، بیمار با اشاره به پیچش جهت خلفی تیغه جانبی که در داخل وستیبول ظاهر می شود، اشاره می کند.
اگرچه راه های مختلفی برای اصلاح این مشکل وجود دارد، یکی از ساده ترین و موثر ترین روش های برش در هر دو طرف و همچنین قسمت پشتی تیغه جانبی است.
این کار جهت خلفی تمام تیغه جانبی را در بر میگیرد. اساسا، یک فلپ کامپوزیتی از وستیبول پوست و تیغه جانبی به داخل وستیبول وارد می شود. یک پی دی اس پنج-صفر در سمت محدب اعمال می شود. ممکن است لازم باشد که بخیه ی تشکی افقی برای بار دوم به منظور صاف کردن تیغه جانبی مورد استفاده قرار گیرد. فلپ به سادگی به جای خود بازگردانده می شود .
اگر انتهای خلفی تیغه جانبی به داخل وستیبول منتهی شود، با آزاد کردن تمام قسمت تیغه جانبی تصحیح می شود، (الف) وارد سازی آن به داخل وستیبول، و (ب) استفاده از بخیه ی پی دی اس پنج-صفر بر روی طرف محدب آن برای صاف کردن .
هر تکنیک بخیه بینی که در روش آزاد اجرا شده است نیز ممکن است در روش بسته( داخل بینی) نیز اجرا شود. با این وجود، انجام این کار دشوارتر است، به ویژه اگر غضروفی نوک به اندازه کافی آزاد نشود. برای این کار، هر دو برش بین غضروفی و ترنسفیوزن همراه با یک برش حاشیه ای که به سمت داخل کولوملا بالا می رود، مورد نیاز است. انشعاب باید در حد لازم باشد تا طاق بتواند از طریق سوراخ بینی وارد شود. انجام این کار باعث می شود تا بخیه های تشکی ترنسدومال و ساق جانبی استفاده شود.
به طور کلی، قضاوت در مورد كارآيي روش بخیه ممکن است تنها پس از جایگزین كردن طاق در آستین پوست صورت گیرد. با این حال، قضاوت در مورد اثر بخیه تشکی ساق جانبی می تواند با ورود طاق و سپس با فشار دادن آن با انگشت اشاره به تعیین اینکه آیا ساق جانبی به راحتی جابه جا می شود، صورت بگیرد . در صورتی که چنین باشد، بخیه دیگری ممکن است لازم باشد.
استفاده از تکنیک بخیه بینی داخل ساقی نیاز به ورود هر دو طاق از طریق یک سوراخ بینی دارد. بخیه كولملار-سپتال را می توان از محل برش لبه كولملار اعمال کرد كه اجازه می دهد سوزن بین برگ های تیغه مرکزی نفوذ كند.
در دسترسی بسته (اندونازال)، بخیه تشکی ساق جانبی می تواند مورد استفاده قرار گیرد تا تحدب نوک و پیازی شدن را برطرف کند ، با توجه به اینکه نوک به اندازه کافی از طریق وستیبول برای ظاهر مناسب به داخل فرو برده شده باشد .
تکنیک های بخیه در رینوپلاستی ثانویه
هنگام باز کردن بینی در عمل جراحی ثانویه، ممکن است آناتومی قابل مشاهده محو باشد. اغلب، فقط یک توده بافت اسکار متصل به غضروف وجود دارد، و این باعث می شود که تشخیص اینکه آیا غضروف قابل استفاده ای وجود دارد ، سخت شود. طاق ها، اغلب قابل شناسایی نیستند،یک توده ی گرد هستند.
ابتدا، مرز ساق جانبی به بهترین حالت شناخته می شود. سپس یک خط شش میلی متر موازی با آن مرز مشخص می شود و بافت زخم و غضروف که بین آن و غضروفی که در بالای غضروف جانبی قرار دارد برداشته می شود. این مانور باعث شباهت ظاهر ساق جانبی شود. بعد، تیغ شماره ی پانزده برای تقسیم توده وسط استفاده می شود.
اگر پس از قرار دادن تکنیک بخیه بینی ترنسدومال، اینتردومال، و تشکی داخل ساقی، نوک هنوز هم از حمایت کافی برخوردار نشد یک گرافت نوک اعمال می شود، شکل نوک بعد از عمل بهبود یافته است به دلیل تکنیک های بخیه طراحی شده توسط جراحان مختلف در طول سال ها. حداقل، تکنیک های بخیه ، کامپلکس نوک را به خوبی تثبیت کرده اند تا گرافت نوک را بهتر حمایت کند. نتایج در شکل یازده و دوازده ارائه شده است .
ای سی ایی ؛ ظاهر قبل از عمل از یک زن بیست و سه ساله که از نوک بینی گسترده شکایت کرده است. بی دی اف، ظاهر پس از عمل بیست ماه پس از جراحی مجدد با بخیه ، ترنسدومال، داخل ساقی، تشکی ساق جانبی و کولملا-سپتال به منظور کنترل شکل نوک استفاده شده است. بیمار نیز تحت عمل هوموککتومی قرار گرفت و فلاپ گسترده را دریافت کرده است .